Web Analytics Made Easy - Statcounter

آخرین جام جهانی قبل از جنگ جهانی دوم هم با حوادث تلخ و تاسف باری همراه بود و یک جام سیاسی دیگر را به ویترین این تورنمنت معتبر اضافه کرد. در این دوره برای اولین بار میزبان قهرمان نشد.

سرویس ورزش مشرق - جام جهانی ۱۹۳۸ سومین دوره این رقابت‌ها بود که تحت‌الشعاع مسائل سیاسی بسیار از جمله قدرت گرفتن نازی‌ها در آلمان و فاشیست‌ها در ایتالیا و جنگ‌های داخلی اسپانیا بود که این مسئله مانع از حضور ماتادورها در این رقابت‌ها شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از سوی دیگر در تاریخ ۱۲ مارس ۱۹۳۸ (۳ ماه قبل از شروع جام جهانی) کشور اتریش توسط ارتش آلمان به رهبری هیلتر اشغال‌شد و دولت فدرال اتریش به امپراتوری آلمان نازی پیوست و هیتلر جز چند کلیسای تاریخی و چرخ و فلک معروف وین، چیز دیگری را در این کشور سالم رها نکرده بود. از آنجایی‌ که کشورهای اتریش و آلمان نازی یکی شده بودند و هر دو به جام جهانی ۱۹۳۸ صعود کرده بودند هر دو کشور نمی‌توانستند هم‌زمان در جام جهانی ۱۹۳۸ حاضر شوند.

* ستاره ای که از دستور هیتلر سر باز زد و جوانمرگ شد!

با دستور هیتلر قرار شد تیم آلمان راهی جام جهانی ۱۹۳۸ شود و تیم ملی آلمان را وادار به استفاده از چند بازیکن اتریشی نمود. ماتیاس سیندلار ستاره آن زمان تیم ملی اتریش حاضر به بازی کردن برای تیم ملی آلمان نشد. او که آن زمان ۳۴ ساله بود، به بهانه سن بالایش این درخواست‌ها را رد کرد. اما همه معتقد بودند که وی به نشانه اعتراض به رژیم نازی این دعوت را قبول نکرده است. جسد سیندلار ۳۵ ساله یکسال بعد از جام جهانی ۱۹۳۸ به همراه همسرش از خانه مملو از بوی گاز بیرون آورده شد و مرگ این ستاره ضد نازی فوتبال به صورت معما باقی ماند!

* تحریم آمریکای لاتین و طاقچه بالای انگلیس!

کشورهای آمریکای جنوبی باز هم به خاطر برگزاری این رقابت جهانی در اروپا دلخور و معترض بودند، به این ترتیب در مسابقات سال ۱۹۳۸ نیز، اروگوئه و آرژانتین مسابقات را تحریم کردند. همچنین برای نخستین بار اعلام شد که تیم‌های میزبان و قهرمان دوره قبل رقابت‌ها، بدون نیاز به برگزاری مسابقات مقدماتی، می‌توانند در این رقابت‌ها حضور یابند. بدین ترتیب کشور ایتالیا به عنوان قهرمان دوره قبل و فرانسه به عنوان میزبان، بطور مستقیم به جام جهانی صعود کردند.

به انگلیس پیشنهاد داده شد تا در این مسابقات حضور پیدا کند اما آنها نپذیرفتند تا مسابقات با ۱۵ تیم برگزار شود. مردم جهان از خود می پرسیدند آیا انگلیس جام جهانی را در شان خود نمی بیند یا این که از رویارویی با ابرقدرتهای فوتبال دنیا در هراس است!

نکته قابل تاملی که درباره این دوره از جام جهانی باید به آن اشاره شود، این است که این دوره از رقابت‌ها آخرین دوره جام جهانی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم بود و پس از پایان این بازی‌ها بود که جام جهانی به مدت ۱۲ سال و به دلیل بروز جنگ جهانی به تعویق افتاد تا در سال ۱۹۵۰ به میزبانی برزیل بار دیگر از سر گرفته شود.

* احترام زیادی و ناسزای مردم!

نکته جنجالی و غیرقابل قبول در این دوره از بازی‌ها، اقدام سرمربی تیم ملی ایتالیا در بازی افتتاحیه بود. در این بازی که میان این تیم و نروژ برگزار شد، بازیکنان ایتالیا که قهرمان دوره قبل این بازی‌ها شده بودند، به دستور سرمربی خود، ویتوریو پوزو مجبور شدند پیش از آغاز بازی به مدت طولانی دستان خود را به سبک فاشیست‌ها برای ادای احترام بالا نگه دارند، اما این مسئله آن قدر طول کشید که صبر تماشاگران به سر آمد و سیل ناسزا و سوت و دشنام‌ گویی علیه فاشیسم به راه افتاد.

اما این پایان کار نبود و در شرایطی که بازیکنان به دلیل اعتراض تماشاگران برای لحظاتی دستان خود را پایین آوردند، پس از مدتی بار دیگر این کار خود را تکرار کردند و باعث افزایش خشم تماشاگران شدند.

* استراحت مرگبار سرمربی به ستاره جام!

از سوی دیگر تیم ملی برزیل که در این رقابت‌ها با حضور ستاره خود لئونیداس، مقتدر ظاهر شده بود، به دلیل اشتباه مرگبار مربی خود مبنی بر استراحت دادن به ستاره های خود از جمله لئونیداس در بازی با ایتالیا، موفق نشد از سد این تیم بگذرد و در نهایت به مقام سومی بسنده کرد. (آن زمان قانون تعویض هم وجود نداشت و نمی توانست در میانه بازی بازیکنان اصلی را به زمین بفرستد)

مهاجم برزیلی با هفت گل در چهار بازی بهترین گلزن جام جهانی شد. او در تمام بازی‌هایی که انجام داد  گل زد اما عجیب است که به دلیل تصمیم عجیب آدمار پیمینتا سرمربی تیم قبل از نیمه‌نهایی مقابل ایتالیا بازی نکرد. سرمربی ایتالیا گفته بود برای فینال به او استراحت می‌دهم، جمله‌ای که نفرت مردم را برانگیخت و بعد از جام جهانی از ترس کشته شدن نتوانست به ریودوژانیرو برگردد.

گلزنی بدون کفش

ورزشگاه دو لا ماینو در شهر استراسبورگ میزبان دیدار بین برزیل و لهستان بود که این دیدار ۶-۵ به سود برزیل به پایان رسید. لئونیداس در این دیدار سه بار برای تیمش گلزنی کرد که داستان زدن یکی از گل‌های او جالب است. بازی در زمین گل آلود برگزار می شد که راه رفتن را مشکل کرده بود و به همین خاطر کفش لئونیداس پاره شد و او کنار زمین رفت تا کفش دیگری بپوشد ولی این پروسه طول کشید و مهاجم برزیلی صبرش را از دست داد و کفش دیگر را نیز از پای درآورد و بدون کفش به زمین رفت و توانست با پای برهنه یک گل برای تیمش به ثمر برساند تا یکی از اتفاقات ماندگار جام جهانی ثبت شود.

اگر VAR بود این گل باطل بود زیرا یک فوتبالیست بدون داشتن لباس کامل نمی‌تواند در بازی شرکت کند. با این حال، گل و لای آنقدر زیاد بود که داور بازی متوجه نشد چه اتفاقی دارد می‌افتد.

لئونیداس یکی از اولین فوق ستاره‌های تاریخ فوتبال برزیل بود. در جام جهانی ۱۹۳۸ فرانسه او به "الماس سیاه" شهرت داشت. او انقدر بدن ورزیده‌ای داشت که به او لقب مرد لاستیکی نیز دادند.

البته همه چیز در زندگی لئونیداس خوب پیش نرفت. در سال ۱۹۴۱ به مدت هشت ماه به اتهام جعل اسناد به منظور عدم خدمت در ارتش برزیل زندانی شد. جالب اینجاست که لئونیداس از آن روزهایی که زندانی بود خاطره بدی نداشت و به شوخی می گفت: همه افسران و بقیه بازداشت‌شدگان طرفدار من بودند. پس از ترک زندان در سائوپائولو بازی کرد. سرانجام لئونیداس پس از زدن ۵۳۷ گل در ۵۹۳ بازی به فوتبال خود پایان داد.

* اولین جنگ در جام جهانی به میزبانی بوردو همراه با دست‌ و پای شکسته

در مرحله یک چهارم نهایی و در حضور حدود ۲۲ هزار نفر، ۲ تیم برزیل و چکسلواکی در شهر بوردو به مصاف هم رفتند. سلسائو در مرحله قبل با نتیجه عجیب ۶ بر پنج از سد لهستان گذشته بود و چکسلواکی با حساب سه بر صفر هلند را شکست داده بود. بازی هر ۲ تیم به وقت اضافه کشیده بود و از این حیث کمی خسته بودند.

این مسابقه به اولین دیدار در تاریخ جام جهانی تبدیل شد که لقب جنگ را گرفت. سال‌ها بعد بازی مجارستان- برزیل در جام جهانی ۱۹۵۴، جدال بین ایتالیا و شیلی در جام جهانی ۱۹۶۲ و مسابقه هلند و پرتغال در جام جهانی ۲۰۰۶، این لقب را یدک کشیدند.

برزیل در دقیقه ۳۰ با گل آقای گل جام یعنی لئونیداس پیش افتاد اما این گل در دقیقه ۶۵ توسط اولدریش نِجِدلی، فوق ستاره تیم اروپایی از روی نقطه پنالتی پاسخ داده شد. نکته مهم اما بازی خشن ۲ تیم بود. ززه و مارتیم از برزیل به ترتیب در دقایق ۱۴ و ۸۹ و جان ریها در دقیقه ۸۹ از چکسلواکی اخراج شدند تا شاهد اولین بازی تاریخ جام جهانی باشیم که سه اخراجی داشته است. در آن زمان کارت قرمز وجود نداشت و بازیکنان با نظر داور و یا با دخالت نیروهای امنیتی از زمین بیرون می‌رفتند.

شدت خطاها به حدی بود که پلانیچکا، گلر سرشناس چکسلواکی و نجدلی مهاجم این تیم با شکستگی از ناحیه دست و پا روبرو شدند. یک بازیکن از برزیل به شدت از ناحیه شکم مصدوم شد. لئونیداس و یکی از هم‌تیمی‌هایش در برزیل به خاطر مصدومیت نتوانستند تا انتها در زمین باقی بمانند. به گفته شاهدان این مسابقه، پال وون هرتزکا، داور مجارستانی مقصر این جنجال بود چرا که نتوانست از ابتدا برخورد درستی با بازیکنان داشته باشد و همین مساله درگیری‌ها را بیشتر کرد.

بازی با تساوی یک بر یک تمام شد و ۲ روز بعد شاهد برگزاری دیدار تکراری بودیم. چندین نفر از هر ۲ تیم به دلیل شدت جراحات وارده نتوانستند به میدان بروند. برزیل با نتیجه ۲ بر یک به پیروزی دست یافت و راهی مرحله نیمه‌نهایی شد. آنها در این دور به ایتالیایی که مدافع عنوان قهرمانی و قرار بود از عنوانش دفاع کند، باختند تا دست‌شان از رسیدن به اولین جام کوتاه بماند.

فرانسوی‌ها تبدیل به نخستین میزبانی شدند که موفق به کسب جام نشد. تیم ملی ایتالیا در نهایت موفق شد با پیروزی ۴-۲ برابر مجارستان برای دومین بار پیاپی، قهرمان این رقابت‌ها شود.

برخلاف جام جهانی ۱۹۳۴، ایتالیایی با تجربه‌تر شده بودند و جوزپه مه‌آتزا کاپیتان ایتالیا در این دوره بود و فوتبال خوبی ارائه داد. تعجبی نیست که بعد از این دوره و تا سال‌های بعد جوزپه مه‌آتزا به عنوان یکی از اسطوره‌های ایتالیا مطرح شد و حتی نامش به عنوان نام ورزشگاه اینتر حک شد.

ارنست ویلیموفسکی لهستانی نیز تبدیل به نخستین بازیکن شد که در یک بازی جام جهانی، موفق به زدن ۴ گل شده است. وی در جریان باخت ۶ بر ۵ کشورش به برزیل، چنین کاری کرد. این رکورد بعدها بارها تکرار شد اما ۵۶ سال طول کشید تا شخصی بتواند این رکورد را بشکند و از آن عبور کند؛ اولگ سالنکو از روسیه در بازی مقابل کامرون در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ ،۵ گل از ۶ گل تیمش را به ثمر رساند.

جدول نهایی جام جهانی فرانسه ۱۹۳۸

قهرمان/ ایتالیا
دوم/ مجارستان
سوم/ برزیل
چهارم/ سوئد
پنجم/ چکسلواکی
ششم/ سوئیس
هفتم/ کوبا
هشتم/ فرانسه
نهم/ رومانی
دهم/ آلمان
یازدهم/ لهستان
دوازدهم/ نروژ
سیزدهم/ بلژیک
چهاردهم/ هلند
پانزدهم/ هند شرقی (اندونزی)

* جام جهانی ۱۹۳۸ در یک نگاه

بهترین خط حمله: مجارستان با ۱۵ گل

بهترین خط دفاع: ایتالیا با ۵ گل

تعداد تماشاگران: ۴۸۳ هزار نفر

بهترین بازیکن: لئونیداس از برزیل

آقای گل: لئونیداس از برزیل با ۷ گل زده

* فینال

ایتالیا ۴ – مجارستان ۲

تاریخچه اولین جام جهانی (۱۹۳۰ - اروگوئه)
تاریخچه دومین جام جهانی (۱۹۳۴ - ایتالیا)

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت جام جهانی 1938 تاریخچه جام جهانی هیتلر سیندلار جوزپه مه آتزا تیم ملی ایتالیا تیم ملی فرانسه تیم ملی برزیل جام جهانی ۲۰۲۲ قطر خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت جام جهانی رقابت ها بازی ها آن زمان تیم ملی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۲۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟

اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد.

طرفداری| به آخرین قسمت از مرور زندگینامه خودنوشت بودای کوچک فوتبال ایتالیا، روبرتو باجو رسیدیم. روبی در این قسمت از کتاب که با نام دری رو به آسمان، منتشر کرده، به دوران پایان فوتبال خود در برشیا و حسرت حضور در جام جهانی 2002 پرداخته که باهم می‌خوانیم:

گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو

بعد از دو سال حضور در اینتر، باید تیم جدیدی پیدا می‌کردم. بهترین تابستان از زمانی بود که فوتبالیست شده بودم. خوشحال بودم. بعد از بیست سال، اولین تابستانی بود که در خانه می‌گذراندم. در خانه تمرین می‌کردم و غذا می‌خوردم و کنار آندرینا و بچه‌ها بودم. پیشنهاد‌های کمی هم نداشتم.

نام رجینا، ناپولی و اودینزه به میان آمد. درخواست‌های زیادی هم از انگلستان و ژاپن داشتم. رئیس موراتی دوست داشت در اینتر بمانم. به محض اینکه از آرژانتین برگشتم با من تماس گرفت، اما داستان من با اینتر به پایان رسیده بود، تازه لیپی هنوز هم در باشگاه بود. بودن زیر دست او تجربه‌ای تحقیر‌آمیز بود که دیگر تحملش را نداشتم.

در نهایت برشیا را انتخاب کردم. تیمی که قرار بود دوباره راهم بیندازد. مصمم بودم که برای چهارمین جام‌جهانی زندگیم بجنگم و باید سه شرط را رعایت می‌کردم: حضور در سری‌آ، نزدیکی به خانه، و اطمینان به اینکه بازی خواهم کرد. به همین دلیل از همان ابتدا پیشنهاد‌های خارجی حذف شدند. بازی در خارج از ایتالیا به معنی خداحافظی با تیم ملی بود. نمی‌خواستم به سرنوشت ویالی و زولا گرفتار شوم. حتی رجیو کالابریا و ناپل هم برای خانواده‌ام دور بودند و نمی‌خواستم آن‌ها را مجبور به مهاجرت به شهری دیگر کنم. دوست داشتم در ناپولی بازی کنم اما شرایطش نبود. همیشه احساس خاصی نسبت به مردم جنوب داشته‌ام و همیشه از من حمایت کردند. فوتبال در خون جنوبی‌هاست و آن را نفس می‌کشند. 

اودینزه هم حرکت خاصی انجام نداد و همه چیز در حد حرف باقی‌ماند. از طرفی ایده‌ی بازگشت به ویچنزا را دوست داشتم. شاعرانه بود که کارم را همانجایی تمام کنم که همه چیز آغاز شده بود. اما پیشنهاد رسمی از آن‌ها دریافت نکردم که کمی هم ناامیدم کرد. 

برشیا با آغوش باز از من استقبال کرد. کوریونی و ماتزونه مرا می‌خواستند. ماتزونه به من گفت از رفتنم به برشیا خوشحال خواهد شد و تیم را حول من می‌سازد. حرف‌های ماتزونه باعث غرور بود. پیشنهاد هنگفتی هم از ژاپن داشتم که نادیده گرفتنش دشوار بود. 

قراردادی افسانه‌ای پیشنهاد دادند که حتی برای کسی مثل من هم غیرمعمول بود. می‌دانستم اگر به ژاپن می‌رفتم هیچ شانسی برای تیم ملی نداشتم. سپس به پیشنهاد ماتزونه با تراپاتونی تماس گرفتم. می‌خواستم حرف آخرش را بشنوم. اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد. می‌دانستم رقابت سختی خواهد بود و انتخابی بی‌رحمانه. امید‌ها مبهم بودند اما برای من کافی بود. دیگر شکی نداشتم، تیم بعدی برشیا بود. به ماتزونه زنگ زدم و گفتم می‌آیم و همه چیز را درباره‌ی قرارداد بر عهده‌ی پترونه و رئيس باشگاه گذاشتم.

قرارداد منحصر به فردی در نوع خودش بود. بندی داشت که حضورم را به حضور ماتزونه مشروط می‌کرد، اگر او می‌رفت، من هم می‌رفتم. بندی اساسی بود و توسط ویتوریو برای محافظت از من طراحی شده بود. ۳۳ساله بودم و نمی‌توانستم ریسک اخراج ماتزونه و بازی نکردنم را به جان بخرم. تا همان زمان هم به خاطر عشقم به تیم ملی، کوهی از اسکناس و تجربه‌ی زندگی خارج کشور که می‌توانست برای خانواده‌ام زیبا باشد را قربانی کرده بودم. 

رابطه‌ام با ماتزونه، عمیق و صادقانه بود. او در دسترس همه است، می‌داند چگونه شما را درک کند و انسانی واقعی است. افسوسم این است که خیلی دیر ملاقاتش کردم، اگر در بولونیا می‌ماندم دو سال زودتر پیدایش می‌کردم. دیگر کمتر مربی مانند او پیدا می‌شود. پاک است و اثری از تکبر در وجودش نیست. او باعث شد لذت بازی را دوباره کشف کنم، کنار او گاهی احساس می‌کردم دوباره یک پسر بچه هستم. حتی حین تمریم دوباره به لذت بردن از بازی برگشتم، دریبل زدن را امتحان کردم و دنبال نمایش بودم. ماتزونه مربی ایده‌آلی برایم بود، مرد صادقی که آنچه را که فکر می‌کند بر زبان می‌آورد. هیچ پیچیدگی نداشت و مهارت‌های فنی‌اش در سطح بالایی بودند. او نتایج درخشانی با تیم‌های نه چندان خوب بدست آورد.

در همین رابطه بخوانید:

چرا باجو هیچ‌گاه مارچلو لیپی را نمی‌بخشد؟

باجو: ایتالیای من هرگز در جام‌جهانی خوش‌شانس نبود؛ فوتبال امروز غم‌انگیز است

وقتی مدیران کت‌وشلواری برای آینده باجو تصمیم گرفتند

دردی که باجو را تا مرز خودکشی برد

وقتی یک دنیا عاشق فوتبال شد و یک ایتالیا دشمن باجو!

چرا روبرتو باجو بودایی شد؟

Caption گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو/ ادامه

بعد از بازگشتم، همه چیز به شکلی جادویی سر جای خودش قرار گرفت. آن هم در فلورانس، مقابل فیورنتینا، سرنوشت را می‌بینید؟ بلافاصله دو گل زدم. دو گلی که یک تساوی بسیار مهم و غیرمنتظره را برای ما تضمین کرد. بنفش‌های فاتح تریم خیلی قویتر از ما بودند. اما ضربه‌ی ایستگاهی‌ام درست همانجایی که می‌خواستم رفت. 

بعد از آن مسابقه فهمیدم که از اول فصل کجا اشتباه کرده بودم. بیش از حد متواضع و بیش از حد عاقل بودم. بعد مجبور شدم دیگر کنار نباشم. مجبور شدم خودم را تحمیل کنم، کاپیتان باشم و آن‌ها را رهبری کنم. باید کلاس و تجربه‌ام را در اختیار تیم می‌گذاشتم و تمام مسئولیت‌ها را بر عهده می‌گرفتم. در فلورانس بینش جدیدم را شروع کردم. 

بعد از فلورانس، برشیا شکوفا شد. اودینزه را بردیم و دو بازی مقابل رم و لاتزیو را با اینکه شایسته‌ی پیروزی بودیم شکست خوردیم. از آنجا به بعد دیگر متوقف نشدیم و هر چه می‌گذشت همه چیز بهتر می‌شد. 

در مقابل یووه، همه چیز فوق‌العاده بود. یکی از بهترین گلهای فصل را زدم و با نتیجه‌ی ۱-۱، دو امتیاز تعیین کننده از یوونتوس در مسیر اسکودتو گرفتیم. شاید انتقامی شیرین از تیم سابق بود، اما راستش را بخواهید یک امتیازی که برای برشیا گرفتم برایم اهمیت بیشتری داشت. پایان فصل عالی بود، تیم از همان ابتدا خوب بود و به محض اینکه آرامش خود را پیدا کردیم، نتایج از راه رسیدند. در جدول هفتم شدیم و به اینترتوتو راه پیدا کردیم. باور کنید غیرممکن را ممکن کردیم. اعتبار آن برای همه است، فقط این شانس را داشتم تا بیشتر از هم‌تیمی‌هایم دیده شوم. در میلان هم بازی خوبی انجام دادیم و ۱-۱ شدیم. خوب بازی کردم، یک پاس گل دادم و چند ضربه‌ی ایستگاهی‌ام را آبیاتی مهار کرد. ماتزونه دو دقیقه به پایان تعویضم کرد و تشویق ایستاده آغاز شد. تماشاگران میلان ایستاده با شور و اشتیاق تشویقم کردند. اینها جوایزی هستند که برایم مهمند. همیشه فکر کرده‌ام که در نهایت، تنها قاضی واقعی مردمند.

برگرفته از کتاب دری رو به آسمان نوشته روبرتو باجو (چاپ 2021): منتشر شده در گلگشت (لینک مشاهده و خرید کتاب دری رو به آسمان)  کد تخفیف: tarafdari 10 درصد تخفیف

از دست ندهید ????????????????????????

سرمربی پرسپولیس: من کاشف آلیسون بودم جنگ در دربی میلان؛ 3 اخراجی در 3 دقیقه! آشنایی با مالکان لیگ برتر و میزان ثروت آن‌ها مورینیو: به من می‌گفتند اتوبوس، حالا با همین سبک شده‌اند جادوگر!

دیگر خبرها

  • برتری رم در ادامه بازی نیمه‌ تمام با حضور آزمون
  • ستاره‌های والیبال علیه تیم ملی و پائز؛ دوباره بازیکن سالاری زیر تور
  • سپاهان به ستاره‌هایش استراحت می‌دهد!
  • نامزدهای بهترین بازیکن ماه آوریل 2024 لالیگا
  • آنچلوتی ستاره‌اش را لای پر قو گذاشت!
  • توافق با فلومیننزه: ستاره چلسی در راه برزیل
  • تقدیر ستاره پیشین بارسا از والیبالیست بلغارستانی
  • معادلات جالب برای سردار آزمون در ایتالیا
  • جوان‌ترین بازیکن تیم ملی: قرقیزستان با برزیل فرقی ندارد
  • چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟